از تابستان گرم تا پاییز برگ ریزان ، از زمستان سرد تا انتظاری دوباره
و باز بهاری دیگر با طراوت و تازگی
بهار عاشقی ، پایان انتظار همیشگی
برای خواندن متن به ادامه مطلب مراجعه کنید.
از تابستان گرم تا پاییز برگ ریزان ، از زمستان سرد تا انتظاری دوباره
و باز بهاری دیگر با طراوت و تازگی
بهار عاشقی ، پایان انتظار همیشگی
رنگ آبی آسمان ، صدای آواز پرندگان ، بوی بهار می آید ، بوی آشنایی.
یک نفس تازه ، و باز سرود عشق ، یک لحظه ی عاشقانه
این بهار با تو بهاریست ، این سرسبزی با تو همیشگیست.
زندگی ام تنها با تو بوی بهار میدهد ، تصویر این سرسبزی و طراوت تنها در کنار تو جلوه گر یک صحنه ی زیباست.
یک دنیا عشق و محبت در دل غنچه های شکفته ، یک دنیا صفا و صمیمت در دل قلبها نهفته
ببین که پایان انتظارمان چه زیباست ، این بهار سهم هر دوی ماست.
بهار من لحظه ی دیدار با تو است ، در آغاز شکفتن غنچه ها ، هدیه ی من به تو یک گلستان پر از گل است.
صدای تو ، صدای چهچه مرغ عشق ، نوید آغاز یک سال پر از عشق.
و اما عشق تو را در تصویر سر سبز بهار میبینم ، چهره ی آشنای تو را در میان شکوفه های درختان میبینم و نام مقدس تو را در میان گلهای نرگس باغچه مینویسم.
حالا بهار زیبا میشود ، دل من از غم و غصه ها رها میشود.
بهار عشق می آید و دل ما هوای آواز دارد ، من برای تو میخوانم شعر عشق را ، تو فقط گوش کن این نغمه ی پر از عشق را .
عزیزم این بهار عشق همیشگیست ، دیگر به انتظار صدای ناله ی آسمان نمینشینم که همین آسمان آبی دیدنیست.
نظرات شما عزیزان: